کوثر ولایت

نقد و تحلیل های سیاسی

کنش و واکنش های دوران انتخابات و ریاست جمهوری نهم،دهم و یازدهم

علیرضااحسانی نیا:کنش و واکنش های دوران ریاست جمهوری نهم و دهم و یازدهم...بسم الله الرحمن الرحیم
علیرضا احسانی نیا:در این سال هایی که آقای احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران بود اتفاقات فراوانی گذر کرد و نیز اتفاقات دیگری هم در شرف وقوع است.اتفاقاتی که بعضا هم در آن تلخی وجود داشت و هم شیرینی.تلخی به آن جهت که برنامه های تصمیم ساز در کشور با چالش هایی همراه شد که ذائقه مردم را تلخ کرد که در زیر به آن خواهم پرداخت و اما شیرینی هایی را نیز در مسیر خود به ارمغان آورد و خواهد آورد که امیدوارم باعث پوشانیدن آن تلخی ها گردد و ذائقه مردم را شیرین سازد.
بحث اصلی این مقال کوباندن شخص یا اشخاص نیست ، بل واکاوی جریانات در گذر این قریب به هشت سال ریاست جمهوری آقای دکتر محمود احمدی نژاد است که مورد مداقه و نقد و بررسی قرار می گیرد ، پس از دوستان و مسئولین خواهشمندم بدون هیچگونه قصد و غرض ورزی به نقد آن بپردازند و از هوچیگری و اظهار نظر عجولانه پرهیز نمایند.
سال 1384-1388
انتخابات نهمین دوره ی ریاست جمهوری و نتیجه ی شگرف آن از جمله رخدادهای سیاسی مهمی بود که نه تنها در خارج بلکه در داخل کشور نیز بسیاری را با شگفتی مواجه ساخت. این انتخابات شبیه دو انتخابات قبلی زنجیره ی نهایی برای اقبال مردم به اصولگرایان بود. هرچند که از لحاظ شرکت طیف های مختلف اصولگرا و میزان شرکت مردم تفاوت هایی نیز با انتخابات مذکور داشت.انتخابات نهمین دورsه ریاست جمهوری ایران که در روزهای 27 خرداد و سوم تیرماه 84 برگزار گردید در نوع خود منحصر به فرد بود، از همین رو ضمن آنکه سطح کمی و کیفی آن برای صاحب نظران غیرقابل پیش بینی می نمود
انتخابات نهم ریاست جمهوری در حالی آغاز شد که اصلاح طلبان نیز همچون اصولگرایان با تکثر کاندیداها وارد عرصه رقابت شدند. در حالی که قالیباف، لاریجانی، رضایی و احمدی نژاد با انتقادات صریح از دولت خاتمی خود را برای انتخابات نهم آماده می ساختند، هاشمی رفسنجانی، کروبی، معین و مهرعلیزاده نیز خواسته یا ناخواسته از اصلاح طلبان شرکت کننده در انتخابات نهم ریاست جمهوری محسوب می شدند.
انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1384 خورشیدی نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران بود، که طی دو مرحله در تاریخ 27 خرداد و 3 تیر همان سال برگزار شد و در جریان آن محمود احمدی نژاد از بین هفت کاندیدای معرفی شده توسط شورای نگهبان (اکبرهاشمی بهرمانی,محمود احمدی نژاد،مهدی کروبی،محمدباقر قالیباف،مصطفی معین،علی اردشیر لاریجانی،ومحسن مهرعلیزاده) به عنوان ششمین رئیس جمهور ایران انتخاب شد.
وقتی احمدی نژاد پیروز شد، تعبیرهای زیادی درباره ی او و آراءاش در داخل و خارج کشور مطرح گردید ولی بیشتر تحلیل گران او را کاندیدای فرودستان جامعه و علت پیروزی اش را همداستانی عملی و تبلیغاتی او با توده های مردمی که از فشارهای اقتصادی در رنج می بردند، معرفی کردند.
با برنامه یا بی برنامه؟
کنش و واکنش های دوران ریاست جمهوری نهم و دهم و یازدهم...در یک جمعبندی نسبت به انتخابات ریاست جمهوری نهم باید گفت عرصه ی انتخابات ریاست جمهوری نهم رقابت دو نوع مواجهه ی نخبگی و توده ای بود. در عین حال می توان گفت در یک تقسیم بندی، حجت الاسلام و المسلمین هاشمی، دکتر لاریجانی و مهرعلیزاده طبقه بالا را در انتخابات نمایندگی می کردند، قالیباف، معین و رضایی طبقه متوسط را نمایندگی می کردند، کروبی و احمدی نژاد طبقه پایین را نمایندگی می کردند. که در این انتخابات دو کاندیدای توده ای حجت الاسلام کروبی و دکتر محمود احمدی نژاد با اقبال مناسبی مواجه شدند.
احمدی نژاد از دل توده مردم بیرون آمد تا اصولگرایی و گفتمان امام را پیاده کند ، گفتمانی که در دوره ریاست جمهوری پنجم و ششم به تجمل گرایی کشیده شده بود و در ریاست جمهوری هفتم و هشتم به فراموشی مطلق گرایش پیدا کرده بود.
با توجه به شواهد موجود و سخنان مقام معظم رهبری در مورد دولت نهم، دولت نهم، دولتی بود ساده زیست و هیچ دولتی در پرهیز از اسراف و تبذیر و ریخت و پاش ها بهتر از این دولت عمل نکرده است.و خوشبختانه امروز نشانه ای از تلاش دولت و اعضای کابینه برای ثروت اندوزی شخصی دیده نشده است.
در دولت نهم و در سفرهای استانی بسیاری از مشکلات بر زمین مانده حل شده و یا درحال حل شدن است و از جهتی شاهد آن بودیم که تصمیمات دولت درجهت تحقق عدالت است ، زیرا طرح های زیادی که دیگران در عرصه اقتصادی شعار آن را دادند و در حد همان شعار ماند و کاری نکردند ، دولت نهم درجهت اجرای این طرح ها گام های مؤثری برداشت.
در سیاست خارجی ، دولت نهم اقدام ها و سیاست های خوبی در عرصه سیاست خارجی داشت.این دولت با قدرت های استکباری درگیر شد و مقابل خواسته های باج خواهانه آنها سکوت نکرد،والبته سیاست تنش زدایی را در پیش گرفت و به همین جهت همه میدانیم که سیاست تنش زدایی همواره مطلوب جمهوری اسلامی بوده است .واما در جاهایی متأسفانه در دولت نهم در برخی از مقاطع تنها یک محور از دو محور این سیاست که ما با کسی سر جنگ و دعوا نداریم عمل می شد اما محور دیگری هم دارد که هر کس به خطوط قرمز ما تجاوز کند با آن برخورد می کنیم اجرا شد.
برخی  تلاش دارند سیاست خارجی دکتر احمدی نژاد را به هولوکاست خلاصه کنند که باید گفت این یک قضاوت منصفانه نیست ، زیرا در حوزه سیاست خارجی ما دشمن را به میدانی کشیده ایم که مختصاتش را خود دشمن ترسیم نکرده است.
 درست است که بسیاری از مشکلات در کشور وجودداشته و دارد اما سمت و سوی کشور به سمت رفع مشکلات بوده و هست که خود یک عزم ملی را می طلبد.
در آخر باید گفت که رهبری اساساً این موضوع را تصریح کردند که احمدی نژاد اگر فقط در همین حد موفق بود که شعار عدالت را احیا بکند، خود این یک پیروزی بزرگ بود.
سال 1388- 1391


سال بک هزارو سیصدو هشتاد و هشتت هجری قمری
انتخابات دهم ریاست جمهوری

مجموعه رخدادهای پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم و در حین آن و پس از آن به سبب متفاوت بودن با انتخابات گذشته سال 1380 انتخابات ریاست جمهوری نهم ،انتخابات ریاست جمهوری دهم را از ویژگی خاصی برخوردار ساخت. در انتخابات گذشته این امکان وجود داشت که با پایان انتخابات و مروری ساده بر آنچه گذشت، پرونده انتخابات را بست، حال آن که به سبب ویژگی های انتخابات دهم ریاست جمهوری نمی توان این گونه عمل کرد و به سادگی از موضوع انتخابات گذشت. انتخابات دهم دشمن را به طمع انداخت تا جایی که گمان می برد از رهگذر این انتخابات می تواند آنچه که طی سی سال گذشته از دسترسی به آن بازداشته شده بود را به دست آورد و هزینه سنگین و جبران ناپذیری را به نظام وارد کند.از بازخوانی این انتخابات مشخص می شود که دشمن از چهار سال پیش کار خود را شروع کرد و در آستانه انتخابات توان رسانه ای اش را در خدمت این امر گذاشت و از رویکرد برخی گروه های سیاسی در داخل بهره برد تا با قرار دادن مردم در برابر نظام و هزینه کردن مردم به نفع موسوی و سازماندهی اراذل و اوباش بتواند به خواسته خود برسد، اما هوشیاری رهبری و به میدان آمدن به هنگام و موقعیت شناسی مردم که با وفاداری به نظام عجین شده بود مانع تحقق اهداف دشمن شد.
انتخابات سال 84 فضای جدیدی را در برابر مردم ونظام قرار داد. از سال های پیش از آن منتقدین و مخالفین نظام که حرکت نزولی را برای نظام ترسیم کرده بودند.آنها منتظر بودند که یک تحول بزرگ که خواست آنها بود در انتخابات سال 84 صورت پذیرد اما برخلاف تصور آنها و منتقدین و مخالفین داخلی نظام فردی انتخاب شد که به کانون اصلی انقلاب بسیار نزدیک بود. احمدی نژاد فردی بود که به فرموده مقام معظم رهبری انقلاب را به مسیر اصلی اش بازگرداند. طبیعی بود دشمنان خارجی و منتقدین و مخالفین داخلی حضور چنین فردی را در مسند ریاست جمهوری تحمل نکنند. امر واقع شده دقیقاً برخلاف تحلیل و پیش بینی کسانی بود که در داخل و خارج مقابل نظام ایستاده بودند. از این رو مخالفت و دشمنی با احمدی نژاد به عنوان فردی که با آمدنش تمامی آرزوهای آنها را برباد داد کاملاً طبیعی بود. در طی چهار سال گذشته آنها هیچ گاه مخالفت خود با احمدی نژاد را انکار نکردند و بلکه برعکس آن را به روشنی و وضوح آشکار می کردند تا برای انتخابات سال 88 ذهن مردم را نسبت به احمدی نژاد آلوده سازند. آنها در همراهی با دشمنان نظام و احمدی نژاد لحظه ای درنگ نکردند. دشمنی با احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور محبوب با نزدیک شدن به پایان دوره ریاست جمهوری بیشتر می شد و در واقع برنامه های اصلی برای انتخابات سال 88 تدارک شده بود. در این چهار سال رسانه های دشمنان خارجی و منتقدین و مخالفین داخلی بی محابا علیه احمدی نژاد و عملکردش فعال بود.
آنچه که دشمنان خارجی را در تخریب و حمله به دولت احمدی نژاد امیدوار می ساخت مواضع برخی ازگروه های سیاسی مانند حزب مشارکت، سازمان مجاهدین، کارگزاران، مجمع روحانیون مبارز و... بود. شیوه تقریباً مشترک دشمنان خارجی و گروه های سیاسی ذکر شده به حدی به هم نزدیک بود که می شد حدس زد آنها در آینده نزدیک در بحث تخریب دولت و موضع انتخابات به یک نقطه مشترک که یک پروژه براندازی را شکل خواهد داد، به هم می رسند.
هنگامی که موسوی ورود خود به عرصه انتخابات را اعلام کرد و خاتمی از حضور در انتخابات کناره گرفت، گروه های سیاسی یاد شده از اولین گروه هایی بودند که پس از یک دوره مخالفت با موسوی از وی حمایت کردند. حمایت آنها از موسوی یک حمایت معمولی و در حد تبلیغات عادی نبود. آنها در برنامه ریزی های منتهی به براندازی نقش برجسته و محوری داشتند. اعترافات دستگیرشدگان این گروه ها شاهدی است بر نقش مخرب و براندازانه آنها علیه نظام در حمایت از موسوی و همداستان شدن با بیگانگان. حمایت آنها از موسوی و ایفای نقش براندازانه آنها در برنامه تبلیغاتی موسوی آن چنان کلیدی و دارای اهمیت بود که اگر آنها از موسوی حمایت نمی کردند به طور قطع انتخابات در حال و هوای دیگری برگزار می شد و احتمالاً مسائل پس از انتخابات آن طوری که رخ داد واقع نمی شد. برجسته ترین نکته در طرح براندازانه خارجی ها و داخلی ها قرار دادن مردم در برابر نظام بود که می بایست توسط سرباز زدن موسوی در برابر نتایج انتخابات صورت می گرفت.
در طرح براندازی مردم ابزار اصلی بودند. براندازان با دو گزینه که انتخاب هر یک برای آنها پیروزی محسوب می شد حرکت نهایی خود را شروع کردند گزینه اول پیروزی موسوی بود و گزینه دوم شکست موسوی و اعتراض آنها نسبت به نتیجه انتخابات. چه بسا در ابتدا گزینه دوم برای آنها جذاب تر و مهم تر بود زیرا به زعم آنها با محقق شدن گزینه دوم براندازی صورت می گرفت اما با تحقق گزینه اول آنها ناچار بودند به تعامل بانظام بپردازند و مسئله دوم خرداد در این راستا برای آنها تجربه مثبتی نبود. در هر صورت آنچه که پیش آمد گزینه دوم بود. موسوی در اعتراض به نتیجه انتخابات از حامیانش خواست تا در مورخ دوشنبه 25 خرداد به میدان انقلاب بیایند و به سوی میدان آزادی راهپیمایی کنند. حضور قابل توجه هواداران موسوی در دوشنبه مذکور باعث شکل گیری یک توهم بزرگ در نزد وی و یاران حلقه اولش شد. آنها بر این گمان بودند که می توانند در هر لحظه ای که اراده و اعلام کردند این جمعیت را به خیابان بکشانند و در راستای هدفی که بسیاری از این جمعیت از آن بی اطلاع بودند، سوءاستفاده کنند و مردم را در برابر نظام قرار دهند و از آن به عنوان یک ابزار فشار بر نظام سود برند. اما آنچه که موسوی و دوستانش از آن بی خبر بودند میزان هزینه ای بود که هواداران مردمی موسوی حاضر بودند پرداخت کنند.
در انتخابات ریاست جمهوری دوره ذهم از بین 475 کاندیدای ثبت نام کرده 4 نفر از فیلتر شورای نگهبان عبور کردند که 1- محمود احمدی نژاد از جبهه متحد اصول گرایان 2- محسن رضایی از حزب اعتدال و توسعه 3- مهدی کروبی از حزب اعتماد ملی 4- میر حسین موسوی از حزب ائتلاف اصلاح طلبان ایران به رقابت پرداختند که آقای محمود احمدی نژاد از مجموع آرای ماخوذه 39/165/191 رای توانست 24?527?516 رای را به خود اختصاص دهد و عنوان ریاست جمهوری دهم را کسب نماید.
 انتخابات به پایان رسید با تمام تلخی ها و شیرینی های آن. اما پس از انتخابات در عرصه تئوری و نظریه و نیز در عرصه عمل سیاسی حوادث و اتفاقاتی رخ داد که حتی ربطی به اصل انتخابات و نامزد پیروز و یا نامزدهای ناکام انتخابات نداشت. عده ای به بهانه تقلب و عدم پذیرش نتایج انتخابات، شعله های فتنه و آشوب و اغتشاشات خیابانی را در تهران آغاز کردند که نتایج تلخی بود در مقابل شیرینی های انتخابات دهم.
عدم تمکین به نتایج انتخابات و ادعای تقلب و تخلف، همراهی و همنوایی با اغتشاشات و آشوب گران، حمایت رسانه های بیگانه از آشوب طلبان، پروژه «شهید سازی متهمان» از پیامدهای انتخابات بود.
 در تحلیل حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری دیدگاه های مختلف و متفاوتی وجود دارد. برخی آن را بحران و برخی آن را فتنه و برخی آن را آزمایش و برخی آن را قابل پیش بینی و برخی آن را غیر قابل پیش بینی، برخی آن را برنامه ریزی شده و برخی آن را برنامه ریزی نشده و ... دانسته اند.
علاوه بر این نقطه آغاز این بحران یا فتنه یا ... کجاست:
- رقابت احزاب و گروه های سیاسی
- غفلت خواص و نخبه گان
- از اختلافات و صف کشی های 27 خرداد و 3 تیر 1384
- از مناظره 13 خرداد دو نامزد معروف و رقیب
- از نامه آقای هاشمی رفسنجانی در 19 خرداد 1388.
- از اعلام زود هنگام پیروزی در انتخابات از طرف نامزد ناکام
- از بلواها و آشوب و اغتشاشات خیابانی پس از انتخابات
- و از ...
هر چه بود و از هر کجا بود؛ بزرگ ترین و حماسی ترین انتخابات 30 سال اخیر به بلوا و آشوب و اغتشاش و شورش های خیابانی کشیده است و برای اولین کف خیابان ها و اعتراض ها در مقابل صندوق رای و دموکراسی مرسوم خود نمایی کرد. چه شده است که قواعد بازی سیاسی و دموکراسی به هم خورده است و نامزدهای محترم قواعد بازی را نپذیرفتند و نه تنها به نامزد رقیب پیروز تبریک نگفتند که آغازگر حوادث بعدی شدند.
تحلیل مسأله انتخابات نهم و دهم و تجزیه و تحلیل رفتارهای انتخابی موضوعی است که در فرصت دیگری باید به آنها پرداخت.
- مسأله انتخابات تمام شده بود؛ اما بسیاری از حوادث و مباحث گرچه قبل از انتخابات و به بهانه انتخابات در قبل و بعد از انتخابات آغاز شده بود اما انتخابات بهانه ای شده است که اصل نظام جمهوری اسلامی، رهبری نظام و اصل ولایت فقیه، قانون اساسی جمهوری اسلامی، نهادهای قانونی کشور، دستگاه قضایی، شورای نگهبان و حتی رأی مردم مورد چالش و تردید قرار گیرد و این مسأله کمی نبود که برخی از خواص و نخبه گان خواسته یا ناخواسته از آن غفلت ورزیده اند.
- حوادث پس از انتخابات نیشتری بود به دمل چرکینی که در عرصه تحولات سیاسی در سال های اخیر در جامعه اتفاق افتاد بود که مرز دوست و دشمن را به هم ریخته و جای دوست و دشمن گاهی اشتباه شده و منافع ملی به فراموشی سپرده شده بود و ...!
- حوادث پس از انتخابات سرنوشت و سرگذشت دو طیف مشهور سیاسی در جامعه و تحولات سیاسی کشور یعنی اصلاح طلبان و اصول گرایان را مورد تردید و چالش قرار داد و بسیاری از مفاهیم سیاسی را محتاج باز آفرینی و باز تولید کرد.
بسیاری از هواداران مردمی موسوی که از رنگ سبز استفاده کردند و پرشور به دنبال تبلیغ از موسوی بودند، مستقیم و غیرمستقیم با موسوی از دریچه دوران دفاع مقدس که موسوی نخست وزیرش بود آشنا شدند و البته فقط نامش را شنیده بودند و چه بسا افراد موجهی که به همین خاطر از وی حمایت کردند، تعداد قابل توجهی نیز به دلیل منتقد بودن نسبت به دولت نهم به موسوی روی آوردند این دو گروه که تعدادشان بسیار زیاد بود با نظام مشکلی نداشتند و در موضوع ریاست جمهوری نظرشان موسوی بود. در حالی که موسوی و دوستان برنامه ریزش دچار این توهم شده بودند که آنها یعنی مردم هوادار به سبب مشکل داشتن با نظام از وی حمایت کردند و حاضرند این مسیر را به هر جایی که منتهی شود ادامه دهند. این موضوع را نیز نباید انکار کرد که برخی از مخالفین نظام و حتی آنهایی که به موسوی هم رأی ندادند در فراخوان راهپیمایی وی حضور پیدا کردند اما بخش غالب جمعیت هوادار موسوی را کسانی تشکیل می دادند که با نظام مشکل نداشتند. این جماعت پس از راهپیمایی روز دوشنبه در تجمعات بعدی کمتر شرکت کردند و پس از شرکت در دو سه تجمع به درخواست موسوی راهشان را از موسوی جدا کردند و نشان دادند آنها حداکثر هزینه ای را که برای ریاست جمهوری موسوی پرداخت می کنند یک برگ رأی و شرکت در دوسه تجمع مسالمت آمیز است، اما در این میان بودند گروه اندکی به نام اراذل و اوباش که از آنها به شیوه دیگری استفاده شد.
اراذل و اوباش یکی از گروه هایی هستند که بواسطه برخورداری از پاره ای ویژگی ها مانند فهم پائین، جسارت بالا، خصلت مزدوری و ... به راحتی مورد سوء استفاده قرار می گیرد. در تاریخ معاصر ایران اراذل و اوباش نقش آفرینی های خاصی داشته اند مانند استفاده از آنها در کودتای 28 مرداد سال 1332 که زمینه ساز شکست حرکت خیزشی مردم شد. استفاده دربار شاه از این گروه در روند انقلاب اسلامی که این مرتبه با هوشیاری مردم اراذل و اوباش به شدت سرکوب شدند. حضور سازماندهی شده آنها در حوادث 18 تیر سال 1378 که این بار نیز مردم و نیروهای انتظامی حرکت برنامه ریزی شده آنها را به شکست کشاندند و در آخرین مرحله نیز اقدام مزدورانه آنها در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم است که توسط نیروهای انتظامی، امنیتی و بسیج سرکوب شدند. استفاده این چنین از اراذل و اوباش در حرکت های ضد امنیتی ایجاب می کند تا نظام به منظور مصون ماندن از این امور چاره اندیشی اساسی کند تا دچار غافلگیری نشود موتور محرک اقدامات تخریبی در حوادث اخیر در چند نقطه از شهر تهران اراذل و اوباشی بودند که خود و رفتارشان را به کارفرمایانشان فروخته بودند. هر کدام از آنها تعدادی مثل خودشان را به صحنه اغتشاش و آشوب آوردند و پس از اینکه تعدادی از آنها دستگیر شدند و پی بردند که عزم نظام بر برخورد جدی با آنها جزم است به مخفی گاهایشان رفتند و بعضاً متواری شدند.
پس از دامنه دار شدن تحرکات موسوی و هوادارانش که در روز شنبه معروف منجر به حضور گسترده هواداران موسوی در خیابان آزادی و در نهایت منجر به حمله بخش اراذل و اوباش این تجمع غیرقانونی به حوزه 117 بسیج و کشته شدن 5 نفر گردید و اغتشاش و آشوب در روزهای بعد هم ادامه پیدا کرد. مقام معظم رهبری با اعلام حضور در نماز جمعه مورخ 1388/03/29مستقیماً وارد میدان شدند. حضور ایشان در این نماز جمعه و ایراد آن خطبه های تاریخی نقش اساسی در تغییر وضع موجود داشت. در ابتدا حضور چشمگیر و میلیونی مردم تهران در نماز جمعه که در تاریخ بی نظیر بود و پس از آن بیانات روشنگرانه معظم له حربه بزرگ «مردم در برابر نظام» را از دست موسوی و یارانش خارج ساخت تا جایی که در راهپیمایی روز پس از نماز جمعه تعداد اندکی حضور پیدا کردند که آنها هم توسط نیروهای انتظامی متفرق شدند و در بخشی از تهران آن حرکت تبدیل به آشوب و اغتشاش و تخریب شد. در این میان آنچه که مهم بود نقش اساسی رهبری در ریزش هواداران موسوی بود. با فرمایشات تبیینی مقام معظم رهبری بسیاری از هواداران موسوی که با نظام مشکل نداشتند راهشان را از موسوی جدا کردند و حضور اندک هواداران موسوی در روزهای بعد در خیابان ها ضربه سنگینی را به وی و حامیان خارجی اش وارد ساخت تا آنجا که هر چه رسانه های مزدور بیگانه بر حجم و شور تبلیغاتشان می افزودند هواداران کمتری به نفع موسوی وارد عرصه می شدند و در نهایت تعداد اندکی اراذل و اوباش ماندند که آنها هم از سر نبود حامی مردمی و برخورد قاطع نیروهای انتظامی مجبور شدند صحنه را ترک کنند. حضور مردم در نماز وحدت بخش جمعه که در آن جمعه تاریخی به حق وحدت بخشی خود را به نمایش گذاشت صحه و مهری بود بر وفاداری مردم تهران نسبت به نظام و رهبری در واقع می تواند با قاطعیت اعلام کرد آنچه که باعث فرو پاشیدن نظام فکری و طراحی براندازانه طرف مقابل شد حضور تاریخی مردم تهران در نماز جمعه و فرمایشات افشاکننده مقام معظم رهبری بود. فرمایشات معظم له همچون تابش خورشید تمامی ابرها و غبار تیره را کنار زد و با روشن شدن صحنه پر ابهام ایجاد شده مردم جبهه حق و باطل و دوست و دشمن را تشخیص داد و حق و درست را برگزیدند.
دشمنان خارجی و صحنه گردانان حوادث انتخاباتی در داخل تلاش کردند برای تحقق «قرار دادن مردم در برابر نظام» ابتدا از موضوع «مردم در برابر مردم» استفاده کردند تا آنجا که در تجمعات هواداران دو طرف این حرکت موذیانه کاملاً دیده می شد. ادامه این حرکات خشنودی دشمن را به دنبال داشت، زیرا دشمن می دانست استمرار این وضعیت می تواند منجر به منازعه ای شود که حکومت از مهار آن عاجز است.
موسوی در صفحه فیس بوک متعلق به خود برای شرکت در آشوب‌گری‌های روز عاشورا اطلاعیه‌‌ای که متن آن موجود است صادر کرده و در این خصوص فراخوان داده و دعوت‌ کرده‌ بود.فراخوان‌های سازگارا و نوری‌زاده در شبکه‌های VOA و BBC صحنه‌های اغتشاش، را هدایت کرده و در این خصوص سخنانی را نیز بیان می‌کردند.آنها در سایت‌ها گفته بودند که باید در این روز با پلیس درگیر شده و دست به آتش زدن نیز بزنند. موسوی تیمی موسوم به تیم آلمان داشت که افراد این تیم تحصیل کردگان در آلمان بوده و تمام خط و ربط خود را از آلمان گرفته که هدف آنان نشر و بسط فرهنگ و مکتب آلمان در کشور بود
در دستگیری اعضای منافقین روشن شد که با توجه به فراخوان‌های منافقین اعضای این گروهک تروریستی در تمامی حوزه‌های اغتشاشات حضور داشته و جریان اغتشاش را هدایت می‌کردند که برهمین اساس بیش از 20 نفر آنها دستگیر شده‌است و البته عموم اغتشاشات روز عاشورا را منافقین در کنار چریک‌های فدائی هدایت می‌کردند. استراتژی منافقین در این روزها موج‌سواری از این جریان بوده و افرادی با چهره‌های بسته در اغتشاشات حضور داشتند که نقش لیدری را ایفا می‌کردند. بوش و رایس در اظهاراتی گفته بودند که باید ریشه ایران را بزنیم و عمق استراتژیک ایران شیعه و ائمه معصومین و عمق شیعیان امام حسین(ع) است. آنها در ظهر عاشورا می‌خواستند مردم را به صحنه بیاورند که در پاسخ آنها مردم در روز 9 دی جواب هنجار شکنان که می‌خواستند ریشه این ملت را بزنند را دادند و اعلام کردند که ریشه ملت ایران زدنی نیست.
با اشاره به مناظره موسوی و احمدی‌نژاد با بیان اینکه موسوی در این برنامه برکلمه دروغ تاکید داشت کلید مایه تمام مشاوران موسوی شد تا که آنها کلمه دروغ را در جامعه جا ‌اندازد.

تحلیل عملکردی

پایان این قسمت...ادامه دارد


گزارش تخلف
بعدی